در ادامه سری مقالات انواع سرطان پستان، به کارسینوم پاپیلاری پستان میپردازیم. کارسینوم پاپیلاری پستان تقریبا نیم درصد از سرطان های مهاجم پستان را تشکیل میدهد که معمولا با ترشحات خونی نوک پستان، تودههای غیرطبیعی یا اختلالات رادیوگرافی مشخص میشود.
خصوصیات باتشناسی حاکی از تکثیر سلولهایی است که در اطراف هسته های فیبر مغزی تشکیل شده اند و به طور گسترده در تشکیل یک توده محدود می شنود. تشخیص کارسینوم پاپیلاری پستان از اشکال غیر تهاجمی بسیار حیاتی است، چرا که هر یک از اجسام دارای پیش آگهی منحصر به فرد هستند. با این حال، مجموعه های بزرگ اغلب ترکیب این تشخیص ها را با توجه به فرکانس تجمعی آنها نسبتا کم می شمارند.
چالش جداگانه در توصیف کارسینوم پاپیلاری مربوط به این واقعیت است که بخش بزرگی از ادبیات اختصاص یافته به این کارسینوم شامل گزارش موارد فردی است. در این مقاله یک خلاصه جامع از داده ها مربوط به زیر شاخه های مربوط به کارسینوم پاپیلاری، با بحث درباره تشخیص، پیش آگهی و مدیریت ارائه ارائه شده است.
پاتولوژی کارسینوم پاپیلاری پستان
در زمینه آسیب شناسی پستان، کارسنیوم پاپیلاری به گروه مورفولوژیک ناهمگنی از ضایعات اطلاق میشود که هر کدام الگوی رشد مشخصی را دارند که با شمشیرهای فیبروپروسکوپی درختچه ای که توسط سلول های اپیتلیال پوشش داده می شوند، به اشتراک می گذارند.
نئوپلاسم های پاپیلری بدخیم سینه حاوی تعدادی از ضایعات میکروسکوپی متمایز از جمله سرطان تخمدان درجا یا Ductal Carcinoma In Situ ناشی از پاپیلوم داخل پدیلی، DCIS پاپیلاری، کارسینوم پاپیلار، کارسینوم پاپیلار جامد و کارسینوم پاپیلاری مهاجم است.
تکثیر پاپیلری پستان از یک لایه سلولهای میئواپیتلیال درون پاپیلا بدون عارضه، یکی از ویژگی های مهم است که می تواند تمایز بین پاپیلوم های خوشخیم داخل پدیلی را داشته باشد.
در غیر اینصورت پاپیلومهای داخل شکمی خوش خیم ظاهر می شوند و ممکن است مناطق پرولیفراتیو را نشان دهند که معیارهای DCIS را در صورت عدم وجود ضایعه پاپیلاری مشاهده کنند. این مناطق از DCIS به طور کلی از سلول های ظاهر یکنواخت با غیرعادی بودن هسته ای با درجه پایین یا متوسط، معمولا با الگوی رشد جامد یا کریبروم شکل تشکیل شده است. در حال حاضر، هیچ دستورالعمل پذیرفته شده جهانی برای تشخیص پاپیلوم با DCIS وجود ندارد. معیارهای پیشنهاد شده شامل حضور DCIS بیش از 3 میلی متر در اندازه و DCIS شامل حداقل یک سوم، اما کمتر از 90 درصد ضایعه پاپیلری است. ضایعات پاپیلری که ویژگی های غیر معمولی دارند که این آستانه ها را برآورده نمی کنند، به عنوان پاپیلوم های غیر معمول طبقه بندی شده اند. در مقابل، دیگران تشویق تشخیص DCIS ناشی از پاپیلوم بدون در نظر گرفتن اندازه یا وسعت منطقه درگیر می شوند.
پاپیلاری DCIS با حضور فیبروروسیکولارهای برونده با اپیتلیوم نئوپلاستی مشخص شده است . ویژگی های پاپیلومای خوش خیم پیش از آن وجود دارد. اپیتلیوم پوشش معمولا شامل سلول های ستون مغناطیسی مونومورفیک است. با این حال، تکثیر جامد، کریبروم یا میکروپاپیلی نیز ممکن است مشاهده شود. هسته معمولا درجه پایین یا متوسط است. پاپیل ها از سلول های میواپیتلیال جدا شده اند، هرچند همانند سایر انواع مورفولوژیک DCIS، لایه میئوپیتلیال در قسمت مجاور کانال درگیر نگهداری می شود. ضایعات در توزیع اغلب چند ضلعی و محیطی هستند.
کارسینوم پاپیلر کپسولی، همچنین به عنوان کارسینوم پاپیلر درون شهری شناخته می شود، اصطلاح مورد استفاده برای توصیف تکثیر پالپیرای بدخیم پاپیلری است که شامل یک کانال مجزا از طریق سوزنی است. بافت شناسی، ضایعه به خوبی تعریف شده است، با کانال درگیر توسط کپسول فیبری ضخیم احاطه شده . این مجرا توسط ساقه های فیبروم لاغر و فاقد سلول های میئوپیدلیال پر شده است. الگوهای مختلف پرولیفراسیون اپیتلیال ممکن است مشاهده شوند، از جمله سلول های اسپیندل طبقه ای، ترتیب کریبروم و جامد. درجه پایین یا متوسط هسته ای این ضایعات معمولی است و با نیتپیک هسته ای با درجه بالا به ندرت مشاهده می شود. اگر چه از لحاظ مورفولوژیک به خوبی تعریف شده و به طور سنتی به عنوان یک نوع DCIS در نظر گرفته شده است، مطالعات ایمونوهیستوشیمی به طور مداوم حضور لایه سلولی میواپیتلیال در محدوده کارسینوم پاپیلر کپسوله را نشان نمی دهد. عدم وجود سلول های میئوپیدلیال، برخی از محققان پیشنهاد کرده اند که بسیاری از کارسینوم های بسته پاپیلاری در ضایعات موضعی نیستند، بلکه کارسینوما مهاجم با یک بافت شناسی دایره ای است. سایر نویسندگان، با وجود این، کارسینوم های پاپیلاری محصور شده را بهتر در نظر می گیرند محل کارسینوما با وجود عدم وجود سلول های اطراف میئوپیدلیال، بر اساس یافته های غشاء زیر بغل در معرض انقباض، همانطور که نشان داده شده با بیان کلاژن نوع چهار، در حاشیه اکثریت کارسینوم های پاپیلری کپسوله شده، و همچنین نشان داده شده است که رفتار ضایعه های بالینی از نظر ضعف نشان داده شده است.
یک اقلیت از کارسینوم های پاپیلر کپسوله ممکن است با یک جزء کارسینوم مهاجم (کارسینوم مهاجم ناشی از کارسینوم پاپیلر کپسوله شده) همراه باشد. مولفه مهاجم با یک ظاهر نفوذی همراه با فراتر از کپسول فیبری ضایعه و یک واکنش استرومای مرتبط مشخص می شود. مناطق تهاجمی به طور کلی ویژگی های پاپیلاری را نشان نمی دهند، بلکه نشان دهنده مورفولوژی کارسینوم مجاری تهاجمی است که در غیر اینصورت مشخص نیست. در موارد کارسینومای بسته پاپیلاری با تهاجم مرتبط، در حال حاضر توصیه می شود که مرحله بندی براساس اندازه جزء تهاجمی تنها بدون توجه به جزء کپسوله شده تومور، به منظور جلوگیری از عوارض درمانی انجام شود. چنین شرایطی، برای جلوگیری از سردرگمی و اطمینان از مدیریت بالینی مناسب، ممکن است ترجیح داده شود تنها اندازه تمرکز تهاجمی ناخواسته کارسینوم را در هنگام تشخیص نهایی گزارش دهد؛ به عنوان مثال، کارسینوم مجاری تهاجمی، که در غیر اینصورت مشخص نیست (x سانتی متر)، ناشی از ارتباط با یک کارسینوم پاپیلر کپسوله شده است.
کارسینوم پاپیلر کپسوله شده با یک جزء تهاجمی
سلول های پاپیلاری جامد به نظر می رسد میکروسکوپی و همچنین گره های محدود و غلظت سلولی و گسترده ای از سلول های اپیتلیال است. سلول های نئوپلاستی به شکل بیضی شکل یا اسپیندل هستند، دارای اتپیه هسته ای درجه پایین تا متوسط هستند و دارای ظاهر یکنواخت. در بسیاری از موارد ویژگی های نوروندوکرین مشخص شده توسط argyrophilia و ایمنی فعال برای chromogranin A. موشین مرتبط با داخل سلولی و خارج سلولی نیز یک یافته معمول است. اگر چه هیچ ساختار پاپیلری گسسته وجود ندارد، یک شبکه استرومای فیبروکوزولی زیربنایی به طور معمول مشاهده می شود، با وجود تشخیص ظاهری مورفولوژیکی، طبقه بندی ضایعه به عنوان پاپیلاری را پشتیبانی می کند. جالب توجه است، در حالی که ظاهر گره گشایی کارسینوم پاپیلر جامد در ابتدا تصدیق شده بود که از سلول های نئوپلاستیکی که شامل کانال های بزرگ یا انشعاب می باشند، تکثیر می شود، مطالعات ایمونوهیستوشیمیایی برخی از موارد عدم وجود سلول های میئوپیتلیال در محدوده گره ها را نشان می دهد. با کارسینوم پاپیلاری کپسولی، عدم ظهور سلول های میئوپیتلیال در یک زیر مجموعه از کارسینوم های پاپیلار جامد، پیشنهاد کرده است که کارسینوم های پاپیلار جامد ممکن است تومورهای تهاجمی را با تکان دادن مرزها و نه در معرض ضایعات داخل کششی در محل قرار دهند. سرطان های پاپیلاری جامد اغلب همراه با مناطق مرتبط با سرطان مهاجم هستند. عنصر تهاجمی اغلب به عنوان یک موکینوس یا نوروآندوکرین مانند کارسینوم ظاهر می شود، هرچند سایر انواع بافت شناختی کارسینوم مهاجم نیز ممکن است مشاهده شود.
واژه “سرطان پاپیلار” مهاجم به منظور نفوذ کارسینومهای پستان در معرض مورفولوژی منحصرا پاپیلاری قرار دارد و باید از سایر ضایعات پالیلار بدخیم که قبلا شرح داده شد، متمایز باشد. به این ترتیب، کارسینوم های مهاجم پاپیلر بسیار نادر هستند کارسینوم های پاپیلر کپسوله شده و جامد در حال حاضر به عنوان کارسینوم های پاپیلاری مهاجم طبقه بندی نمی شوند، هرچند همانطور که قبلا گفته شد، یک زیر مجموعه از این تومورها ممکن است نشان دهنده سرطان تخمدان پایین باشد که دارای نوع گسترش تهاجمی است. کارسینوم پاپیلار مهاجم باید با کارسینوم مهاجم میکروپاپیلار، که یک نهاد جداگانه بالینی و پاتولوژیک است، نباید اشتباه شود. در مقایسه با کارسینومای مهاجم پاپیلار، کارسینوم مهاجم میکروپاپیلار مورفولوژیکی از نظر هسته فیبروآسکولار درستی ندارد و با سلولهای نئوپلاستیک که در لانه های جامد یا لوله های اطراف فضاهای روشن قرار دارند، مشخص می شود. تمایز پاپیلاری مهاجم از کارسینوم میکرواپاپیلار دارای پیامدهای بالینی مرتبط است به این دلیل که دومی به عنوان یک نوع پرخاشگری از کارسینوما شایع است که اغلب در ارتباط با تهاجم لنفاوی و متاستاز گره لنفاوی زیر بغل است.
مشخصه پاتولوژیک ضایعات پاپیلری سینه بر اساس ملاحظات مورفولوژیکی است. به طور خاص، از دست دادن سلولهای میواپیتلیال در پاپیل های فیبروموسکولار مهم ترین ویژگی برای شناسایی تکثیر پاپیلری بدخیم و جداسازی آنها از پاپیلوم های خوش خیم intraductal است. با این حال، سلولهای میواپیتلیال اغلب دشوار است که بر روی آماده سازی هماتوکسیلین معمولی و ائوزین رنگ آمیزی شود. به همین ترتیب، ایمونوهیستوشیمی اغلب به عنوان یک ابزار برای ارزیابی حضور و توزیع سلول های میئوپیتلیال در نئوپلاسم های پاپیلری سینه مورد استفاده قرار می گیرد. پاپيلوما ها با يکديگر رنگ آميزي سلول هاي ميئوپي تليال در پاپيول هاي سازنده ضايعه و همچنين اطراف مجاورت کانال دخيل در يک روش پيوسته نشان مي دهند . در مقابل، تکثیر پاپیلری های بدخیمی به طور کلی از بیان ایمنی هیستوشیمی سلول های مرتبط با میئوپیتلیال در فرآیندهای پاپیلاری خالی نیست، اگرچه مناطق کانونی یا پچ های ایمنی فعال ممکن است در موارد DCIS ناشی از پاپیلوم پیشگیری کننده خوش خیم پریمادی باشد. سلول های میواپیتلیال به طور مداوم در جنبه های محیطی DCIS پاپیلاری، کارسینوم پاپیلاری کپسوله شده و کارسینوم پاپیلری جامد، و رنگ آمیزی جزئی، متساوی یا غیبت ممکن است در این ضایعات مشخص مشاهده شود . تعدادی از نشانگرهایی که سلولهای میواپیتلیال را شناسایی می کنند، مفیدترین آنها شامل کلپونین، زنجیر سنگین میوزین عضله صاف و p63 می باشد. نشانگرهای فردی حساسیت متغیر را نشان می دهند و همچنین نشان می دهند که درجه واکنش متقابل با انواع سلولي به غير از سلولهاي ميئوپي تيلي مانند ميوفيبروبلاست هاي استرومايي، پریسیت و سلول هاي عضلاني صافي عروقي، كه مي تواند به طور بالقوه تفسير رنگ آميزي مثبت را كامل سازد. در نتیجه، اکثر آزمایشگاهها، هنگام ارزیابی ضایعات پاپیلری مشکل، پانل چندین نشانگر میوپیتلیال را می گیرند.
به طور کلی بسیاری از تومورهای پاپیلر خوش خیم هستند که پاپیلوم نامیده می شود. حتی اگر بیوپسی برای سرطان منفی باشد، پاتولوژیست اغلب باید به تمام تومور زیر میکروسکوپ نگاه کند تا اطمینان حاصل شود که تشخیص داده شود. به همین دلیل است که جراحی برای برداشتن پاپیلوم معمولا توصیه می شود، حتی اگر تصور می شود خوش خیم است.
تومورهای پاپیلری بدخیمی یک نوع از سرطان پستان هستند. مانند سایر انواع سرطان مجاری تهاجمی، سرطان پاپیلاری پستان در کانال شیر سینه شروع می شود. اغلب موارد سرطان پستان پاپیلری شامل هر دو سلول in situ (که هنوز در خارج از کانال پخش نشده اند) و سلول های تهاجمی (که در خارج از کانال گسترش یافته اند) میشود.
سرطان پاپیلاری معمولا کوچک است و مثبت برای گیرنده های استروژن و / یا پروژسترون (ER / PR +) و منفی برای گیرنده HER2 (HER2-) است. در مقایسه با انواع شایع سرطان سینه، سرطان پستان پاپیلری کمتر احتمال دارد که گره های لنفاوی را شامل می شود، بیشتر به درمان پاسخ می دهند و ممکن است پیش آگهی بهتر نسبت به انواع رایج سرطان مجاری تهاجمی داشته باشند.
علائم و نشانهها
سرطان پاپیلار ممکن است در طول یک آزمایش پستان احساس نشود. این معمولا در طول یک ماموگرافی معمولی (تصویربرداری پستان) به عنوان یک توده مشخص تعریف شده در پشت و یا فقط فراتر از arola است.
بعضی از سرطانهای پاپیلار ممکن است به اندازه کافی بزرگ باشند تا بتوانند انگشتان خود را احساس کنند و این ممکن است باعث ایجاد حساسیت به پستان شود. تخلیه نیز ممکن است. با این حال، بیشتر کارسینومهای پاپیلر هیچ نشانه ای ایجاد نمی کنند.
عوامل خطر کارسینوم پاپیلاری پستان
هر کسی می تواند دچار کارسینوم پاپیلر پستان شود و محققان واقعا نمی دانند چه چیزی باعث ایجاد آن می شود. با این حال، برخی از افراد در معرض خطر بیشتری برای این نوع سرطان پستان هستند.
ممکن است خطر بالاتری داشته باشید:
- شما زن هستید: کارسینوم پاپیلری پستان ممکن است بر مردان تاثیر بگذارد، اما زنان در معرض خطر بیشتری هستند.
- شما بیش از 60 سال سن و یا یا بعد از یائسگی: سرطان پستان پاپیلر در زنان 60 ساله و زنان هر سن که در دوران یائسگی هستند بیشتر است.
- شما آمریکایی آفریقایی هستید: تحقیقات نشان می دهد زنان سیاه پوست احتمالا مبتلا به سرطان پاپیلری پستان هستند، به ویژه در مراحل پیشرفته.
درمان کارسینوم پاپیلاری پستان
درمان سرطان پاپیلاری سرطان ویژگی های مختلف سرطان را شامل می شود، از جمله اندازه تومور و درجه (سرعت سلول تقسیم و در صورت وجود انواع دیگر سلول ها)، وضعیت گیرنده هورمون و وضعیت HER2، به عنوان درمان های خاص می تواند ماهیت خاص از سرطان. درمان بر اساس این جنبه های سرطان شما ارائه می شود و ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- لامپکتومی: حذف سرطان غیر تهاجمی با حاشیه بافت اطراف
- ماستکتومی: تمام بافت پستان، از جمله نوک پستان و آرئولا برداشته می شود.
- اشعه ماوراء بنفش: معمولا پس از یک لامپکتومی به منظور کاهش خطر ابتلا به سرطان که در همان سینه وجود دارد، تابش داده می شود. همچنین ممکن است به گره های لنفاوی بازو، به خصوص پس از یک ماستکتومی و اگر سرطان سینه تهاجمی است، داده شود.
- شیمی درمانی: شیمی درمانی سلولها را از بین می برد و ممکن است بسته به درجه بندی تومور، گیرنده هورمون و مجسمه HR و در صورت آسیب دیدن گره های لنفاوی ارائه شود.
- هورمون درمانی: برخی از هورمون ها مانند استروژن، باعث تحریک رشد سلول های سرطانی می شوند. داروهای هورمون درمانی می توانند اثر استروژن بر روی سلول های سرطانی را متوقف کنند. سلولهای سرطانی پاپیلر برای تعیین اینکه آیا استروژن به آنها متصل می شود یا خیر، آزمایش می شود، سپس هورمون درمانی می تواند مفید باشد. هورمون درمان موثر با سرطان هایی که برای گیرنده های هورمون منفی هستند منفی است.
- درمان هدفمند: درمان های هدفمند، رشد و گسترش سلول های سرطانی را متوقف می کند. هدف درماني كه بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد Herceptin (ترستوزوماب) است. Herceptin برای درمان سرطان های پستان HER2 مثبت بسیار موثر است. این برای سرطان های HER2 منفی مفید نیست.
- بیسفسفونات: این داروها به کاهش خطر ابتلا به سرطان های تهاجمی سینه در زنان بعد از یائسگی کمک می کند. آنها همچنین در جلوگیری از گسترش سلول های سرطانی مفید هستند.