سندرم بارت چیست؟
سندرم بارت، یک اختلال نادر ژنتیکی، متابولیک و عصبی-عضلانی است که بدلیل انتقال از مادر به فرزند پسر با واسطهی کروموزوم X، منحصرا در افراد مذکر بروز پیدا میکند. با اینکه سندرم بارت معمولا در زمان شیرخوارگی یا اوایل کودکی آشکار میشود، سن بروز علائم، یافتهها و علائم مرتبط، و سیر بیماری بطور قابل توجهی، حتی میان اعضای مبتلا در یک خانواده، متفاوت است. ویژگیهای ابتدایی این اختلال شامل آنومالیهای قلب و عضلات اسکلتی (میوپاتی کاردیواسکلتال)، سطوح اندک انواع مشخصی از سلولهای سفید خون (نوتروفیلها، نوتروپنی) که در مبارزه با عفونتهای باکتریایی دخیل هستند، و عقب ماندگی رشد که نهایتا به قد کوتاه منجر میشود، میباشد. این اختلال با سطوح افزایش یافته اسیدهای آلی مشخصی در ادرار و خون، مانند اسیدوری/اسیدمی 3-متیل گلوتاکونیک، همراه است. دیواره بطن چپ قلب ممکن است در اثر غلظتهای بالا و غیر معمول فیبرهای کلاژنی الاستیک دچار افزایش ضخامت (فیبروالاستوز اندوکاردی) شود. این افزایش ضخامت، توانایی بطن چپ برای ارسال خون به ریهها را تقلیل داده و بهمین دلیل، ابتداییترین علت نارسایی قلبی است. سندرم بارت بصورت یک صفت وابسته به X مغلوب منتقل میشود. ژن مسئول بروز این اختلال بر روی بازوی بلند (q) کروموزوم X یا به اختصار لوکوس Xq28 واقع شدهاست.
علائم و نشانهها
علائم مرتبط با سندرم بارت ممکن است در زمان تولد (بصورت مادرزادی)، شیرخوارگی، یا اوایل کودکی آشکار شوند. با این حال، در موارد نادری، این اختلال تا زمان بزرگسالی تشخیص داده نمیشود.
در بسیاری از افرادی که از این اختلال رنج میبرند، عملکرد عضله قلبی ضعیف میشود که اتساع حفرههای تحتانی قلب (بطنها) را در پی دارد. این شرایط که تحت عنوان کاردیومیوپاتی شناخته میشود، اغلب در زمان تولد ( بصورت مادرزادی) وجود دارد، یا ممکن است در ماههای ابتدایی زندگی ظاهر شود. میوپاتی اندوکاردی متسع، معمولا باعث ضعیفتر شدن عمل پمپاژ قلب و کاهش حجم خون در گردش ریوی و گردش عمومی (نارسایی قلبی) میشود. علائم نارسایی قلبی ممکن است به سن کودک و دیگر فاکتورها وابسته باشد. برای مثال در کودکان با سن پایینتر، نارسایی قلبی ممکن است بصورت خستگی و تنگی نفس (دیسپنه) در زمان فعالیت ظاهر شود.
سندرم بارت همچنین با کاهش غیر طبیعی تون عضلانی (هیپوتونی) و ضعف عضلانی (میوپاتی اسکلتی) همراه است که در اغلب اوقات به تاخیر در کسب مهارتهای غیر ظریف حرکتی منجر میشود. مهارتهای غیر ظریف حرکتی شامل فعالیتهایی از جمله چهار دست و پا حرکت کردن، قدم زدن، دویدن، پریدن، و حفظ تعادل است. این موارد، مهارتهایی هستند که به استفاده و هماهنگی گروههای عضلانی بزرگ نیاز دارند. ضعف عضلات صورت ممکن است حالات چهرهای غیر طبیعی را در پی داشته باشد.
بعلاوه، شیرخواران و کودکان مبتلا ممکن است رشد کافی نداشته و از کسب وزن مورد انتظار، محروم بمانند. آنها ممکن است دچار ناتوانیهای یادگیری خفیف، (با اینکه ممکن است از ضریب هوشی طبیعی برخوردار باشند)، شده و در بسیاری از موارد بدلیل سطوح اندک نوتروفیلهای در گردش، در معرض ابتلا به عفونتهای باکتریایی راجعه مبتلا باشند. بدون تشخیص فوری و درمان مناسب، نارسایی قلبی و عفونتهای باکتریایی میتوانند بعنوان موارد تهدید کننده حیات تلقی شوند.
بیماران مبتلا به سندرم بارت در کنار آنومالیهای قلبی و عضله اسکلتی، نوتروپنی، و عقب ماندگی رشد، یک نشانگر بیوشیمیایی مخصوص که سالهاست بعنوان نشانگر اصلی سندرم بارت شناخته شدهاست، دارند. یک نشانگر بیوشمیایی، مادهای از جمله آنزیم یا مولکولهای کوچک است که در ادرار یا دیگر مایعات بدن شناسایی شده و بعنوان علامت تشخیصی یک اختلال بخصوص، تلقی میشود. محققان دریافتهاند در افرادی که از این اختلال رنج میبرند، سطح 3-متیل گلوتاکونیک اسید در ادرار و جزء مایع خون بطور غیر طبیعی بالا است. مطابق ادعای متخصصان، در کودکان متبلا به این سندرم ممکن است سطح 3-متیل گلوتاکونیک اسید از اواسط شیرخوارگی تا حدود سه سالگی، افزایش یابد. با این حال، بنظر میرسد ارتباط مشخصی میان سطوح افزایش یافته این اسید و شدت دیگر علائم و نشانههای سندرم بارت، وجود نداشته باشد.
در نمای میکروسکوپی، میتوکندریهای سلولهای عضله قلب بیماران، اشکال غیر طبیعی دارد. دیگر علائم متابولیک به تنهایی، بعنوان معیار افتراقی محسوب نمیشوند؛ ولی سطوح بالای اسید لاکتیک (یک فرآورده جانبی که در فعالیت شدید عضلانی تولید میشود) و سطوح اندک کارنیتین در ادرار و خون، معیاری برای تایید تشخیص میباشند. کارنیتین در حرکت مواد شیمیایی، خصوصا اسیدهای چرب، از خلال غشای سلولی ایفای نقش میکند.
علل ایجاد سندرم بارت
ژنی که در لوکوس Xq28 واقع شده است، با عنوان ژن TAZ شناخته میشود. ژن TAZ، گروهی از پروتئینها را تحت عنوان تافازینها کد میکند. تافازینها حداقل 2 عملکرد دارند. اول، این پروتئینها در پایداری غشای داخلی و بسیار چین خوردهی میتوکندریها ایفای نقش میکنند. میتوکندریها، کارخانههای تولید انرژی هستند که سلولها به آنها وابستهاند. تافازینها برای کسب اطمینان از اینکه غلظت یک چربی مخصوص (کاردیو-لیپین) برای پایدار نگه داشتن تولید انرژی در میتوکندریها کافی است، دارای عملکرد هستند. تافازینها همچنین تکامل سلولهای استخوانی از سلولهای اجدادی استخوان (استئوبلاستها) را تسریع میکنند.
جهشهای ژن TAZ همچنین مسئول ظهور 3-متیل گلوتاکونیک اسید در خون و ادرار بیماران مبتلا به سندرم بارت است.
جمعیتهای تحت تاثیر
بنظر میرسد سندرم بارت تمامی گروههای قومی را تحت تاثیر قرار میدهد. متخصصان اپیدمیولوژی در مرکز پزشکی دانشگاه جان هاپکینز، شیوع این سندرم را 1 در هر 200هزار تا 400 هزار تولد تخمین میزنند. با این حال، آنها خاطر نشان میسازند این آمار ممکن است بدلیل عدم شناسایی و عدم گزارش بسیاری از موارد سندرم بارت، کم تخمین زده شدهاست.
وراثت
سندرم بارت بعنوان یک صفت وابسته به X مغلوب منتقل میشود. ژنی که در این سندرم دچار اختلال عملکرد میشود، در لوکوس نقشه ژنی Xq28 واقع شدهاست.
کروموزومها، که در هسته سلولهای انسانی قرار دارند، اطلاعات ژنتیکی را برای هر شخص حمل میکنند. سلولهای بدن انسان معمولا دارای 46 کروموزوم هستند. کروموزومهای انسانی بصورت جفت از 1 تا 22 شمارش شده و کروموزومهای جنسی بصورت X و Y تعریف میشوند. افراد مذکر یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند و افراد مونث حامل دو کروموزوم X هستند. هر کروموزوم یک بازوی کوچک با عنوان “p” و یک بازوی بلند با عنوان “q” دارد. کروموزومها به تعدادی باند که شماره گذاری شده هستند، تقسیم میشوند. برای مثال، “Xq28” به باند 28 بر روی بازوی q کروموزوم X اشاره دارد. باندهای شماره گذاری شده، موقعیت هزاران ژن را که بر روی هر کروموزوم قرار دارند، مشخص میکنند.
بیماریهای ژنتیکی با ترکیبی از ژنها برای یک صفت بخصوص مشخص میشوند که بر روی کروموزومهایی که از پدر و مادر به ارث میرسند، واقع شدهاند.
اختلالات ژنتیکی وابسته به X مغلوب، شرایطی هستند که با یک ژن غیر طبیعی بر روی کروموزوم X ایجاد میشوند. افراد مونث دو کروموزوم X دارند، ولی یکی از کروموزومهای X “خاموش” است و تمامی ژنهای واقع بر روی آن کروموزوم، غیر فعال هستند. افراد مونثی که ژن عامل بیماری را بر روی یکی از کروموزومهای X خود دارند، حامل آن اختلال هستند. افراد مونث حامل معمولا علائم آن اختلال را نشان نمیدهند زیرا معمولا کروموزوم دارای ژن غیر طبیعی، “خاموش” است. فرد مذکر، یک کروموزوم X دارد و اگر کروموزوم X را که حاوی یک ژن بیماری است، به ارث ببرد، به بیماری مبتلا خواهد شد. افراد مذکر با اختلالات وابسته به X، ژن بیماری را به تمامی دختران خود، که افراد حامل خواهند بود، منتقل میکند. فرد مذکر نمیتواند یک ژن وابسته به X را به پسران خود منتقل سازد، زیرا فرد مذکر همواره کروموزوم Y خود را بجای کروموزوم X به فرزندان مذکر خود منتقل میکند. افراد مونث حامل یک اختلال وابسته به X در هر بارداری از یک شانس 25 درصدی برای داشتن دختران حامل همانند خود، یک شانس 25 درصدی برای داشتن دختران غیر حامل، یک شانس 25 درصدی برای داشتن پسران مبتلا به بیماری، و یک شانس 25 درصدی برای داشتن فرزندان غیر بیمار برخوردار هستند.
برخی مواقع، مادر یک فرد مذکر مبتلا ممکن است حامل سندرم بارت نبوده و هیچ سابقه خانوادگی واضحی برای این اختلال وجود نداشته باشد. در این موارد، اختلال در نتیجه یک جهش جدید در ژن واقع بر کروموزوم X که بصورت اتفاقی و به دلایل ناشناخته (بصورت sporadic) رخ داده است، ایجاد میشود.
درمان سندرم بارت
هدایت درمان سندرم بارت عموما بر پایه علائم بخصوصی که در هر فرد ظاهر میشود، انجام میشود. درمان ممکن است نیازمند تلاش هماهنگ یک تیم متشکل از متخصصان از جمله یک متخصص کودکان، متخصص قلب کودکان، متخصص هماتولوژی، متخصص درمان عفونتهای باکتریایی، فیزیوتراپیست، درمانگر شغلی، و/یا دیگر متخصصان حیطه سلامت باشد. بسیاری از شیرخواران و کودکانی که از سندرم بارت رنج میبرند، نیازمند درمان با داروهای دیورتیک و دیژیتال برای بهبود نارسایی قلبی هستند. در برخی از کودکان مبتلا رفته رفته بدلیل بهبود عملکرد قلبی، این چنین درمانهای قلبی در اواخر کودکی به اتمام میرسد. در افرادی که نوتروپنی آنها تایید شدهاست، اختلالات عفونی باکتریایی اغلب اوقات با پایش مستمر و درمان اولیه عفونت مشکوک توسط آنتی بیوتیکها، قابل پیشگیری است. برای مثال، آنتی بیوتیکها ممکن است بعنوان درمان پیشگیری کننده (پروفیلاکسی) در دوره نوتروپنی برای جلوگیری از بروز عفونت، تجویز شوند. درمانهای دیگر برای این اختلال معمولا بر پایهی علائم و حمایتی است.